آيينه خلوت
  ناهيدبشردوست ناهيدبشردوست

پروانه باران زپس پنجره پر زد

انگشت خلوص تو به آهستگى درزد

د ربستر خاموشى و تنهايى ام امشب

آيينه خلوت بشکست ياد تو سر زد

آهنگ صداى تو نوازشگر دل شد

بر طرح غم و غصه من قفل دگر زد

شد سبز در آغوش بهارت غزل شوق

درصفحه رويايى من تخم ثمر زد

سر گشته بودم در ره وادى غم خويش

در پيش رهم روشنى نورقمر زد

آن شاهد شبهاى غم و غربتم امشب

آمد به برم تنه غم را به تبر زد

بسمل شده بود مرغ دلم درغم هجران

برگشتى هواى تو مرا باز بسر زد

شد پنجه خورشيد بروى نگهم باز

تصوير تو بر آيينه ها رنگ سحر زد

                                                         ٥\\٢\\١٣٨٧

 


May 18th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان